محققان گزارش می کنند که حرکات تصور شده می توانند ادراک ما را همانند حرکت های واقعی تغییر دهند. مطالعات نشان می دهند که مغز ما پیش بینی می کند که چگونه حس های مختلف را درک کنیم هنگامی که داریم تجسم می کنیم حرکت می کنیم.
این مطالعه که در موسسه Karolinska انجام و نتایج آن در نشریه علمی Nature Communications چاپ شده است، به درک بیشتر چگونگی عملکرد تمرینات ذهنی و تأثیرات مثبت آن برای بیماران مبتلا به اختلالات حرکتی، کمک می کند.
“تمرینات ذهنی برای بهبود عملکرد مغز بسیار مفید است. این چیزی است که برترین ورزشکاران و موسیقیدانان حرفه ای به خوبی می دانند. طبق بیان دکتر کنستانتینا کیلتنی، نویسنده اصلی این مطالعه و محقق در گروه علوم اعصاب موسسه Karolinska ، قصد ایشان فهمیدن در مورد مکانیسم های مرتبط با این پدیده بوده است.
نتایج نشان داده اند که وقتی ما با یک دستمان دست دیگر خود را لمس می کنیم، این احساس لمس نسبت به زمانی که فرد دیگری بدن ما را لمس می کند کمتر خواهد بود در صورتی که حتی شدت آنها یکسان باشد. این به این دلیل است که مغز ما با مطلع بودن از حرکات بدن خودمان احساس ناشی از آن را پیش بینی میکند و این احساسات قابل پیش بینی به صورت ضعیف تر درک می شوند چون مغز ما آن را پیش بینی کرده است.
مغز پیش بینی می کند که چگونه احساس می کنیم:
دکتر Kilteni می گوید: “مطالعه ما نشان می دهد که اگر ما حرکتی را خودمان تصور کنیم، اما آن را انجام ندهیم، ولی فرد دیگری هم بدن ما را لمس کند همچنان احساس این لمس واقعی کمتر خواهد بود، این بدان معنی است که در هنگام تصور کردن حرکت، مغز ما پیش بینی چگونگی احساس ناشی از این حرکت را پیش بینی می کند. به طور کلی یافته ها نشان میدهند که حرکات تصور شده و واقعی مکانیسم مشابه ای در مغز دارند، یا حتی اگر اینگونه نباشد، که در این صورت ممکن است اثرات مثبت تمرینات ذهنی را توضیح دهد “.
این مطالعه شامل سه سری آزمایش است که در آن از 36 فرد سالم خواسته شد تا حرکتی را تصور کنند یا آن را انجام دهند. آزمایش کنندگان فعالیت عضلانی این افراد را ثبت کردند تا اطمینان حاصل شود که شرکت کنندگان در هنگام تصور حرکت، حرکت تصور شده را انجام نمی دهند.
به شرکت کنندگان گفته شد که تصور کنند انگشت اشاره راست خود را روی انگشت دست چپ خود فشار می دهند. هم زمان، دستگاهی انگشت اشاره دست چپ آن ها را لمس می کرد. شرکت کنندگان شدت لمس دستگاه را نسبت به زمانی که حرکتی را در ذهن تصور نمی کنند و دستگاه آنها را لمس می کند، کمتر احساس کردند. در حقیقت، ادراک تضعیف شده آنها در زمان تصور کردن حرکتی، با زمانی که حرکتی را واقعاً انجام می دهند یکسان بود.
این یافته ها ممکن است برای برخی از گروه بیماران مفید باشد:
این یافته ها ممکن است نه تنها پاسخی برای سوال های قدیمی در حوزه روانشناسی و علوم اعصاب فراهم کنند، بلکه نتایج آن می تواند برای تحقیقات بالینی به ویژه بر روی بیماری های عصبی یا اختلالات حرکتی، نیز استفاده شود.
محقق اصلی، دکتر H. Henrik Ehrsson، استاد گروه علوم انسانی کارولینسکای Institutet می گوید: “به عنوان مثال، بیماران سکته مغزی برای توانبخشی حرکتی خود می توانند حرکتی را تصور کنند که به صورت فیزیکی قادر به انجام آن حرکت نیستند.” یکی دیگر از زمینه های کاربردی آن، زمانی است که بیماران فلج یا افرادی که اندام خود را از دست داده اند، با تصور کردن حرکتی، اندام مصنوعی ای را به کمک رابط های مغزی-کامپیوتری به حرکت در می آورند.”
برای کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.