کشور آلمان با 80 میلیون نفر جمعیت و در قلب اروپا، همواره بهعنوان یکی از کشورهای پیشگام در علوم شناختی مطرح بوده است و مراکز آموزشی قدرتمندی در این کشور وجود دارد. مراکز آموزشی 180 شهر آلمان، بالغ بر 18000 برنامهی آموزشی را برای علاقهمندان به حیطههای مربوط به این علم در سراسر دنیا برگزار میکنند.
در این ویژهنامه سعی میکنیم بخشی از برنامههای آموزشی کشور آلمان برای علوم شناختی و همچنین دو مرکز مهم تحقیقاتی این کشور نگاهی گذرا داشته باشیم.
در کشور آلمان 18 مرکز تحقیقاتی بزرگ علوم اعصاب وجود دارد که شهر برلین با داشتن 4 مرکز تحقیقاتی پیشتاز است. از میان این مراکز به دانشگاه ذهن و مغز برلین اشاره میکنیم.
دانشکدهی ذهن و مغز برلین
همواره پاسخگویی به سؤالاتی در مورد فرآیندهای پیچیدهی شناختی و درجات بالای تفکر احتیاج به دیدگاه بینرشتهای میان علم مغز(نوروبیولوژی، نورولوژی، علوم اعصاب) و علومی همچون روانشناسی، زبانشناسی، فلسفه ذهن، هوش مصنوعی و… داشته است.
مؤسسهی ذهن و مغز برلین با این رویکرد در سال 2006 توسط دولت آلمان دایر شد تا تفکری میانرشتهای را با حمایت از محققین فعال در این حیطه پیش ببرد.
دانشکدهی ذهن و مغز برلین شش محور را بهعنوان اولویتهای تحقیقاتی خود عنوان کرده است:
در شهر لایپزیک که در جنوب شهر برلین واقع شده است نیز مرکز تحقیقاتی بزرگی وجود دارد:
مؤسسهی ماکس پلانک
مؤسسهی علوم شناختی و مغز ماکس پلانک که در شهر لایپزیک قرار دارد، در سال 2004 و بعد از ادغام مؤسسات پیشین علوم شناختی ماکس پلانک و مؤسسهی تحقیقاتی روانشناسی ماکس پلانک دایر شد. ازجمله حوزههای اصلی موردمطالعه در این مؤسسه، میتوان به علوم شناختی، روانشناسی، زبانشناسی، پلاستیسیتهی مغز، نوروفیزیک و علوم اعصاب اجتماعی اشاره کرد. در این مرکز محققان کشورهای مختلف از سراسر دنیا با استفاده از جدیدترین تکنولوژیها، مغز و کارکردهای آن را موردبررسی قرار میدهند. یکی از ویژگیهای درخور توجه این مؤسسه، حضور محققان، از رشتههای مختلف و پیشزمینههای مختلف مانند روانشناسی، زبانشناسی، هوشمصنوعی، پزشکی و…. میباشد. در این مؤسسه سعی شده است تا ماهیت بینرشتهای بودن علوم شناختی با استفاده از همکاری دانشمندان رشتههای مختلف حفظ شود. ازجمله همکاریهای سازنده مؤسسه ماکس پلانک با مؤسسات دیگر میتوان به ارتباط آن با جامعهی فرانهوفر (مؤسسهای با بودجهای بیش از دو میلیارد یورو در آلمان که نزدیک هفتاد مؤسسهی تحقیقاتی با آن همکاری میکنند) اشاره کرد. این نشان میدهد که تا چه اندازه علومی همچون مهندسی، کامپیوتر و نانوتکنولوژی میتوانند در علوم شناختی تأثیرگذار باشند.
منبع: مجله مغز و شناخت، شماره 1، بهار 1396