مؤسسهی ملی سلامت روان آمریکا یکی از 27 مؤسسه و مرکزی است که در پیدایش مؤسسهی ملی سلامت آمریکا نقش دارند. مؤسسهی ملی سلامت آمریکا یکی از آژانسهای وزارت سلامت و خدمات انسانی ایالات متحده و مؤسسه مسئول تحقیقات دولتی پزشکی و مرتبط با سلامت است. از این رو مؤسسهی ملی سلامت روان امریکا بزرگترین سازمان جهان در امر تحقیقات روی بیماریهای روانی است. جاشوا گوردون دبیر فعلی این مؤسسه است.
این مؤسسه در سال 1949 به فرمان رئیس جمهور وقت آمریکا، هری ترومن تأسیس شد. این مؤسسه با بودجهی سالانه 1.5 میلیون دلار از تحقیقات بر روی بیماریهای روانی که توسط اشخاص، سازمانها و مؤسسات مختلف در سراسر آمریکا انجام میشود، حمایت میکند. بیانیهی مأموریت این مؤسسه از این قرار است: ” تحول درک و درمان بیماریهای روانی از طریق تحقیقات علوم پایه و بالینی و آسان کردن مسیر پیشگیری، درمان و بازتوانی آنها”. بنا به این مأموریت، این مؤسسه باید از فکرهای خلاق در زمینهی پیشگیری و درمان بیماریهای مغزی و روانی حمایت کند و بزرگترین دانشمندان را در این زمینه به خدمت بگیرد.
این مؤسسه چهار اولویت برای خود تعریف کرده است:
1. حمایت و ترویج تحقیقات راجع به علوم رفتاری و مغزی برای دستیابی به جامعترین تحقیق دربارهی علت اختلالات روانی
2. ترسیم مسیر جامع بیماریهای روانی برای تعیین زمان و چگونگی مداخله
3. حمایت از مداخلات نوینتر و بهتر جهت یکسانسازی نیازهای مختلف و محدودیتهای بیماران با اختلالات روانی
4. ارتقای سلامت روان عموم جامعه با تأثیر از تحقیقات این مؤسسه
این مؤسسه با تلاشهای رابرت فلیکس، بعد از امضای قانون ملی سلامت روان توسط ترومن در سال 1946، به عنوان یک مؤسسهی فدرال شروع به شکل گرفتن کرد و نهایتاً به طور رسمی در سال 1949 اعلام وجود کرد.
این مؤسسه در سالهای دههی 50 میلادی با سرعت شگرفی پیشرفت کرد و به سرعت در تنظیم سیاستهای مربوط به تحقیقات و ترویج عمومی دانش روانپزشکی و خدمات روانشناسی ایفای نقش نمود. در طی همین سالها این مؤسسه برنامهی جامع اقدام برای سلامت روان را گردآوری کرد.
در سالهای دههی 60 میلادی این مؤسسه پویشی جهت مشکلات بیماریهای خاص روانی راهاندازی کرد و در این راستا مراکزی را برای تحقیق روی اسکیزوفرنی، خودکشی و جرم و جنایت تأسیس کرد و همچنین مراکزی را برای ترک الکل در سراسر کشور راهاندازی نمود. در طی سالهای قرن بیستم میلادی این مؤسسه از تحقیقات علوم اعصاب و روانپزشکی در زمینهی ژنتیک، همهگیرشناسی، پیشگیری و درمان بیماریهای روانی حمایت کرد.
سرانجام در سال 1997 این مؤسسه رویکرد خود در حمایت از تحقیقات را به سه شاخهی مهم اختصاص داد. تحقیقات علوم اعصاب پایه و بالینی، تحقیقات مداخلهای و خدماتی، تحقیقات بیماریهای روانی و رفتاری و ایدز.
در سال 1999 این مؤسسه اولین کنفرانس سلامت روان را در کاخ سفید ترتیب داد، جاییکه سیاستمداران تراز اول کشور و دانشمندان و کارکنان سلامت روان گرد هم آمدند و به بررسی نیازها و فرصتها برای هزارهی بعدی میلادی پرداختند. در سالهای هزارهی سوم میلادی نیز این مؤسسه، پس از چند تغییر سازمانی، بار دیگر در اولویتهای خود تجدید نظر کرد و با پیشرفت روشهایی مثل تصویربرداری مغز در علوم اعصاب، توجه خود را معطوف به این زمینه از تحقیقات نمود. این مؤسسه همینک مشغول حمایت از تحقیقات مربوط به پروژهی RDoC است.
پروژهای که سعی دارد تا با فهمی بیولوژیک از بیماریهای روانی طبقهبندی تشخیصی و درمانی جدیدی برای آنها ارائه دهد.
در طی این سالها محققین مورد حمایت این مؤسسه موفق به کسب دستاوردهای علمی فراوانی شدهاند. برای مثال ژولیوس آکسلرود که از محققین این مؤسسه بود، در سال 1970 به پاس تحقیق بر روی نحوهی انتقال پیامهای عصبی در مغز موفق به کسب جایزهی نوبل پزشکی شد. تحقیق او امروزه راه را برای ساخت بسیاری از داروهای ضدافسردگی تسهیل کرده است. در سال 1984 نورمن روزنتال از محققین این مؤسسه برای اولین بار “اختلالات خلقی فصلی” را تعریف کرد و بر روی نوردرمانی برای درمان این اختلالات مطالعه کرد. راجر اسپری دیگر محقق این مؤسسه به پاس تلاشهایش در درک عملکرد نواحی مختلف قشر مخ موفق به کسب جایزهی نوبل پزشکی شد. اما شاید هیچ یک از محققین این مؤسسه به اندازهی اریک کندل معروف نباشد. کندل که برای سه دهه از حمایتهای این مؤسسه برخوردار بود، با تحقیق روی حلزون دریایی و موش توانست ساز و کارهای حافظه را در مغز دریابد.
او دریافت که شکلگیری حافظه کوتاه و بلندمدت برپایه تغییرات شیمیایی و ساختاری در سلولهای عصبی مغز استوار است. همین دستاورد برای او جایزهی نوبل پزشکی را به ارمغان آورد.
نانسی آندرسن، روانپزشکی بود که با حمایتهای این مؤسسه از تحقیقاتش موفق شد علوم رفتاری را به علوم اعصاب و تصویربرداری مغز گره بزند و به همین سبب برندهی یکی از معتبرترین جوایز در علم شود و توانست مدال ملی دانش را به گردن بیاویزد.
آرون بک در سال 2006 موفق شد شناختدرمانی را پایهریزی کند که نوعی از رواندرمانی است و برای درمان بسیاری از بیماریهای روانی مثل افسردگی، افکار خودکشی، اختلالات اضطرابی و اختلالات خوردن به کار میآید. آرون بک که مورد حمایت مؤسسهی ملی سلامت روان بود، در همین سال موفق به دریافت جایزهی نوبل آمریکایی شد.
منبع: مجله مغز و شناخت، شماره 8، زمستان 1397