تحقیقات نشان میدهند که مرکز پاداش مغز، غذاهای با چربی و کربوهیدرات بالا (مثلاً، بسیاری از غذاهای فرآوری شده) را بر مواد غذایی حاوی فقط چربی و یا کربوهیدرات ترجیح میدهد. مطالعهی 206 بزرگسال که در مجلهی Cell Metabolism منتشر شد، از این ایده حمایت میکند که این نوع غذاها، سیگنالهای ذاتی بدن ما را در رابطه با میزان و نحوهی مصرف مواد غذایی تحریک میکنند.
دانا سمال، مدیر مرکز تحقیقات رژیم غذایی و فیزیولوژی مدرن دانشگاه یاله میگوید: “فرآیند بیولوژیکی که ارتباط خود غذا با ارزش غذایی آن را تنظیم میکند، پتانسیل غذایی را به دقت برآورد مینماید تا ارگانیسمها بتوانند نسبت به مصرف آن تصمیمات تطبیقی اتخاذ کنند. مثلاً، یک موش نباید تصمیم بگیرد که به داخل یک سوراخ فرار کرده و خود را در معرض خطر یک شکارچی قرار دهد، اگر غذایی که خورده است، محتوی انرژی کمتری باشد.”
او میگوید: “به نظر میرسد که غذاهای حاوی چربی و کربوهیدرات به طرز شگفتانگیزی بارهای کالری بالقوهی خود را از طریق مکانیسمهای مجزا به مغز سیگنال میکنند. شرکت کنندگان ما در برآورد کالری چربیها بسیار دقیق و در تخمین کالری کربوهیدراتها بسیار ضعیف بودند. این مطالعه نشان میدهد که وقتی هر دو نوع مواد مغذی ترکیب میشوند، مغز ما ارزش مواد غذایی پر انرژی را بیش از حد ارزیابی کند.”
در مطالعاتی که میتواند به توضیح مکانیسمهای بدن_مغز در رابطه با استعداد ژنتیکی برای چاقی، خوردن در فقدان گرسنگی و مشکل از دست دادن و یا حفظ اضافه وزن کمک کند، سمال و همکارانش در آلمان، سوئیس و کانادا پاسخ عصبی به نشانههای غذایی را مورد بررسی قرار دادند.
افراد مورد آزمایش در حالی که عکسهایی از آشامیدنیهای آشنا حاوی چربی بیشتر، شکر بیشتر و ترکیبی از چربیها و کربوهیدراتها را به آنان نشان میدادند، تحت اسکن مغز قرار گرفتند.
مقدار پول محدودی به شرکت کنندگان پیشنهاد شد تا اولین اولویت غذایی خود را انتخاب کنند؛ افراد حاضر به پرداخت وجوه بیشتری برای غذاهایی بودند که ترکیبی از چربی و کربوهیدرات بودند. علاوه بر این، ترکیبات دارای چربی و کربوهیدرات، بیش از غذاهای مورد علاقه (مواد غذایی بالقوه شیرینتر و یا دارای انرژی متراکمتر یا از نظر حجم بزرگتر) مدارهای عصبی را در مرکز پاداش مغز روشن میکردند.
سمال میگوید: “در طبیعت، غذاهایی با چربی و کربوهیدرات زیاد کمیاب هستند و تمایل به داشتن فیبر دارند که متابولیسم را کند میکند. در مقابل، غذاهای فرآوری شده دارای بارهای چربی و کربوهیدرات بالایی هستند.”
پس از پرورش گیاهان و اهلی کردن حیوانات و توسعهی تولید دانه و لبنیات حدود 12000 سال پیش، فرصت مصرف چربیها و کربوهیدراتها با هم افزایش یافت، اما عمر غذاهای فرآوری شده مانند دونات، که میتواند حاوی 11 گرم چربی و 17 گرم کربوهیدرات باشد، فقط حدود 150 سال است، نه به اندازهی کافی طولانی که بر تکامل مغز ما برای پاسخ به آنها تأثیر بگذارد.
دانشمندان بر این باورند که تجربهی گذشتهی ما با خواص تغذیهای کربوهیدراتها این است که از طریق یک سیگنال متابولیک که هنوز به درستی شناخته نشده است، دوپامین را در مغز آزاد میکند. به نظر میرسد این نوع سیگنالها در تنظیم اینکه بدانیم چه چیزی و چقدر بخوریم، به ما کمک میکنند.
محققان معتقدند که فعال شدن همزمان مسیرهای سیگنالینگ چربی و کربوهیدرات باعث تأثیری است که هنوز فیزیولوژی انسان برای رسیدگی به آن تکامل نیافته است. مطابق با این پیشنهاد، جوندگان که دسترسی به چربی به تنهایی و یا کربوهیدرات به تنهایی دارند، کل مصرف روزانهی کالری را متناسب با وزن بدن خود تنظیم میکنند. اما با فرض دسترسی نامحدود به چربیها و کربوهیدراتها، وزن آنها به سرعت افزایش مییابد.