در طول زندگی، احساسات ما انتخابهای ما را تحتتاثیر قرار میدهند. ما نمایشهای تلویزیونی را تماشا میکنیم که باعث خنده یا گریه ما میشوند، از افرادی که ما را می ترسانند دوری می کنیم. با وجود اینکه این احساسات عاطفی تعیین کننده نحوه رفتار ما است، روانشناسان هنوز نتوانسته اند بفهمند که ما چند نوع احساس متفاوت داریم. یک نظریه این است که ما پنج یا شش نوع احساس مختلف مانند خشم و گیجی را احساس می کنیم و هر حس کاملاً متفاوت از حس های دیگر است. یک نظریه ی دیگر این است که ما دو حس متناقض را احساس می کنیم، مانند لذت یا ناخشنودی، هیجان یا ﺁرامش، که با هم ترکیب شده اند تا همه احساسات ما را شکل دهند. برای مطالعه تعداد مختلف احساسات عاطفی که مردم در پاسخ به موقعیت های مختلف تجربه می کنند، بیش از 300000 پاسخ گزارش شده از 2،185 فیلم احساسی را جمع آوری کردیم. سپس ما از تکنیک های ریاضی استفاده کردیم تا ببینیم چه تعداد احساسات مختلف در پاسخ های افراد بدست آمده است. نتیجه ی یافتههای ما این بود که حداقل ۲۵ نوع احساس متفاوت وجود دارد و بسیاری از آنها میتوانند باهم ترکیب شوند. برای نشان دادن اینکه این احساسات مختلف چیست و چگونه می توان آنها را با هم ترکیب کرد، یک نقشه تعاملی آنلاین ایجاد کردیم. این نقشه نشان می دهد که احساساتی که مردم گزارش می کنند پیچیده تر از آن است که دانشمندان تصور می کردند. نتایج ما می تواند به افرادی که اختلالات عاطفی را مطالعه می کنند و همچنین به طراحی تلفن ها و کامپیوترهایی که واکنش مناسبی به احساساتی که ما ابراز می کنیم نشان می دهند کمک کند.
احساسات هم به دنیای درونی و هم به دنیای اطراف ما رنگ می دهند و به ما می گویند به کجا نگاه کنیم، چه چیزهایی را به خاطر بسپاریم، درباره چه چیزی فکر کنیم و بعد چه کار کنیم. این ایده ها در مورد احساسات، توسط علم پشتیبانی می شوند، مثل تحقیقات مهم کلتنر در دانشگاه کالیفرنیا، که مشهورترین آنها در فیلم Inside Out که دکتر کلتنر در خلق آن نقش داشته نشان داده شده است. در این انیمیشن که درون ذهن یک کودک اتفاق می افتد، خاطرات به صورت گویهای شیشهای به تصویر کشیده شده اند، که به معنای واقعی با احساسات رنگ میشوند. اما چند رنگ احساس وجود دارد؟ اگر Inside Out را دیده باشید، ممکن است به یاد داشته باشید که پنج احساس مختلف را نشان می دهد، هرکدام با یک شخصیت متحرک یعنی عصبانیت، تنفر، ترس، شادی و ناراحتی. اینها احساساتی هستند که دانشمندان بیش از همه روی آن ها تمرکز کردهاند. در حالی که این پنج احساس بسیار مهم هستند، شواهد اخیر نشان می دهد که ما بسیاری از احساسات دیگر را نیز در زندگی روزمره تجربه می کنیم.
مفهوم احساس ممکن است ساده به نظر برسد، اما دانشمندان اغلب در توافق در مورد معنای واقعی آن مشکل دارند. بسیاری از دانشمندان معتقدند که هیجانات به جز احساسات، به چیزهای دیگری نیز مربوط میشود که شامل واکنشهای بدنی میشود، مثل وقتی که هیجانزده میشوید و قلبتان تند می زند. این حرکات همچنین شامل حرکات معنی دار، از جمله حالت چهره و صدا است – به عنوان مثال، وقتی می گویید “وای” یعنی مجذوب چیزی شده اید یا زمانی که از دست کسی عصبانی میشوید با صدای بلند فریاد می زنید.
اکثر دانشمندانی که درباره ی هیجانات و احساسات مطالعه می کنند، با پرسیدن این سوال از افراد که چه احساسی دارند آن را اندازه می گیرند. البته ما نمی توانیم بفهمیم که افراد در مورد آن چه احساس می کنند، حقیقت را می گویند یا خیر. همچنین لازم به ذکر است که کلماتی مانند “عصبانی” و “بامزه” ممکن است معانی مختلفی برای افراد مختلف داشته باشد. با وجود این محدودیت ها، تجربه گزارش فردی یعنی آن چه که فرد در مورد احساسات خود بیان می کند تنها راه مستقیم برای اندازه گیری احساسات است.
مردم از کلمات مختلفی برای توصیف احساساتشان استفاده می کنند. ما می خواستیم بررسی کنیم که این کلمات در واقع به چه احساسات مختلفی اشاره می کنند و ارتباط این حس ها با یکدیگر چیست. درباره ی ساختار بندی احساسات، دانشمندان مختلف به نظریه های رقابتی درباره ی ساختار احساس باور دارند.
برای سال های متمادی بیشتر روان شناسان معتقد بودند که احساسات را می توان به پنج یا شش نوع تقسیم کرد. انواع احساساتی که به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفتند (خشم، تنفر، ترس، خوشحالی و غم ) شخصیت های اصلی فیلم Inside Out هستند. دانشمندانی که از این دیدگاه حمایت میکنند، هر کدام را خانواده ای از احساسات میدانند که شامل احساسات نزدیکتری مثل خشم، ناامیدی و عصبانیت است.
دانشمندان دیگر معتقدند که فقط دو ویژگی وجود دارد که باعث می شود در هر شرایطی احساسات را تجربه کنیم که به آنها ارزش و برانگیختگی می گویند. ارزش به معنای ﺁن است که شخص تا چه حد احساس خوب یا بد دارد، و برانگیختگی به معنی درجهای است که شخص احساس ﺁرامش و هیجان میکند. دانشمندانی که از این دیدگاه حمایت می کنند، معمولا معتقدند که تفاوت بین احساسات مانند خشم و ترس، که هر دو حالت منفی (ارزش کم) و (برانگیختگی بالا) هستند، ناشی از تفسیر های ما از وقایع واقعی است که اتفاق می افتند نه احساسات عاطفی خاص مانند آن چه که در فیلم Inside Out وجود دارد.
شواهد و مدارک مربوط به دیدگاه ارزش و برانگیختگی احساسات از تحلیلهای ریاضی در مورد نحوه گزارش احساسات افراد بدست ﺁمده است. این تکنیک های ریاضی به ما میگفتند که احساسات منفی مانند ترس و غم اغلب با هم اتفاق میافتند، همانطور که احساسات مثبت مثل شوخی و سرگرمی اغلب باهم پیش می آیند. یعنی احساساتی که از لحاظ ارزش یعنی خوب یا بد بودن مشابه هستند و همینطور احساساتی که از نظر برانگیختگی مشابه هستند تمایل دارند با هم اتفاق بیفتند. به عبارت دیگر، برخی از احساسات با هم مرتبط هستند، به این معنی که اغلب با هم بالا و پایین میروند چون افراد تمایل دارند که آنها را همزمان یا در شرایط مشابه گزارش دهند.
در این مطالعه، ما می خواستیم بفهمیم که مردم واقعاً چه تعداد احساسات دارند. وقتی مردم چیزی که حس میکنند را بیان میکنند، آیا میتوانند به ما بگویند که تا چه اندازه خوب، بد، هیجان زده یا ﺁرام هستند؟ آیا مانند احساسات در فیلم Inside Out فقط به پنج احساس نیاز داریم؟ یا به تعداد بیشتری نیاز داریم؟ برای تعیین تعداد احساسات مردم، ابتدا برخی از تاریک ترین و درخشانترین لحظات زندگی را که در ویدئو ضبط شده است که شامل بیش از ۲,۰۰۰ فیلم از ازدواج، حیوانات، هنر، تولد، طبیعت، جنگ، ورزش، حوادث و تماس های نزدیک و بسیاری از صحنه های عاطفی عمیق دیگر است، گرد هم ﺁوردیم. بعد از ﺁن، از مردم خواستیم این ویدیوها را از طریق اینترنت تماشا کنند و صدها هزار گزارش از اینکه این ویدیوها چه احساسی به مردم میداد جمعﺁوری کردیم. در نهایت، ما یک تکنیک ریاضی جدید را ابداع کردیم که این تکنیک به ما می گوید که آیا زمانی که مردم از کلمه ای مانند “وحشت” استفاده می کنند، منظور آنها چیزی متفاوت از زمانی است که از کلمه دیگری مانند “خوشبختی” استفاده می کنند.
برای مطالعه چگونگی شکلگیری واکنشهای عاطفی مردم به این فیلمها، ابتدا از مردم خواستیم هر فیلم را با انتخاب یک یا چند گروه از لیستی که شامل ۳۴ نوع احساس می شود، مانند “سرگرمی”، “ترس” و “همدردی” ارزیابی کنند. ما ۲۷،۶۶۰ از این پاسخها را جمعآوری کردیم. سپس از مردم خواستیم تا آزادانه با کلمات خود به هر ویدیو پاسخ دهند و توضیح دهند که این ویدئو چه احساسی به آن ها می دهد. ما ۱۹،۷۱۰ از این پاسخها را جمعآوری کردیم. در نهایت، از مردم خواستیم تا هر ویدئوی را از 2 بعد، ارزش و برانگیختگی نیز ارزیابی کنند. همچنین ابعاد دیگری مانند احساس امنیت که افراد فکر می کنند ممکن است برای احساس بنیادی باشد را نیز در نظر گرفتیم. هر بعد در مقیاس 9 نمره ای رتبه بندی شد ( از1 بسیار کم، بسیار ناامن، تا 9 رتبه بالا، بسیار ایمن). ما در مجموع 276،696 از این پاسخ ها را جمع آوری کردیم. جمع آوری این سه نوع پاسخ از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا آنها روشهای مختلفی را به دست می آورند که افراد می توانند احساسات خود را توصیف کنند.
با تجزیه و تحلیل روابط بین انواع مختلف پاسخ هایی که جمع ﺁوری کردیم، دریافتیم که مردم هنگام تماشای فیلم ها احساس می کنند حداقل ۲۵ نوع احساس مختلف دارند. ما این کار را با استفاده از یک تکنیک ریاضی محاسبه کردیم و مشخص شد که حداقل به ۲۵ بعد نیاز داریم تا داده های جمع ﺁوری شده را توضیح دهیم.
الگوهای احساسی که ما پیدا کردیم با ۲۵ دسته متفاوت از احساسات مطابقت داشت: تحسین، ستایش، قدردانی، سرگرمی، خشم، اضطراب، حیرت، شرم، بی حوصلگی، آرامش، گیجی، هوس، تنفر، همدلی، شیفتگی، هیجان، ترس، وحشت، علاقه، شادی، حسرت، آسودگی، غم، رضایت و شگفتی.
سرانجام متوجه شدیم که اگرچه اکثر فیلم ها تقریباً 5 ثانیه طول کشیده اند ، اما بسیاری از آنها باعث می شوند افراد بیش از یک دسته از احساسات را داشته باشند. در واقع، بسیاری از گروهها با هم ترکیب شدهاند و ویدیوهای زیادی را ساختهاند. و این دیدگاه که احساسات کاملاً از هم جدا هستند مانند شخصیت های Inside Out را به چالش می کشد. در واقع احساسات بیشتر شبیه رنگ هستند. همان طور که رنگهای مختلف زیادی بین رنگهای قرمز و سبز مانند زرد، نارنجی، قهوهای و غیره وجود دارد، به نظر میرسد احساسات مختلفی نیز بین ترس و نفرت وجود دارد.
برای تجسم 25 بعد مختلف احساسات و ترکیبات بین آنها ، ما تکنیکی را برای ساختن نقشه تعاملی احساسات ناشی از هر فیلم با استفاده از نوع جدیدی از تکنیک ریاضی ایجاد کردیم. در این نقشه، هر ویدئو با یک حرف مرتبط با احساسات، یک رنگ متناظر با ترکیب دقیق عواطف و یک مکان در نزدیکی سایر ویدئوهایی که باعث ایجاد احساسات مشابه میشوند، نشان داده شده است. می توانید هر حرف را شبیه به یکی از گوی های شیشه ای فیلم Inside Out بدانید، جایی که رنگ هر گوی شیشه نشان دهنده احساسات مرتبط با خاطره ی موجود در آن است. تفاوت در اینجا این است که به جای ۵ رنگ، ۲۵ رنگ وجود دارد و همچنین ترکیبی از رنگها وجود دارد. به عبارت دیگر، ممکن است یک ویدیو که ترکیبی از “اضطراب” است، که به رنگ زرد سوخته است و “ترس” که صورتی عمیق است، به عنوان یک رنگ نارنجی متوسط ظاهر شود. قسمت بالای هر حرف به شما امکان می دهد ویدیویی را که مربوط به آن است مشاهده کنید. هرچند مراقب باشید – فیلم های “تنفر” ممکن است شما را ناامید کنند و فیلم های “ترس” و “وحشت” ممکن است شما را بترسانند. نقشه تعاملی را می توانید در اینجا پیدا کنید. شکل 1 نسخه غیر تعاملی نقشه را نشان می دهد.
این نقشه نشان میدهد که چگونه پاسخهای احساسی افراد به هر یک از ۲۱۸۵ فیلم ویدئویی به ۲۵ بعد احساساتی که کشف کردیم، میرسد. هر ویدیو به عنوان یک حرف کوچک در نقشه نمایش داده میشود. با استفاده از تکنیکهای ریاضی، این ویدیوها در نزدیک ویدیوهای دیگری قرار میگیرند که باعث میشوند مردم احساس مشابهی داشته باشند. هر ویدئو با ترکیب رنگهای مربوط به هر بعد احساسی که برانگیخته شده، رنگی می شود. برای دیدن این ویدیوها میتوانید از نسخه تعاملی این نقشه دیدن کنید.
ما دریافتیم که ساختار احساس پیچیدهتر از آن چیزی است که بسیاری از دانشمندان تصور میکنند. دانشمندانی که معتقد بودند فقط پنج یا شش دسته اصلی تجربیات عاطفی وجود دارد ، مانند شخصیت های فیلم Inside Out ، عقیدشان تا حدی درست بود. ﺁنها درست فکر میکردند که احساسات به عنوان مقولهای مانند خشم و ترس بیان میشوند. اما ﺁنها تعداد دسته های متمایز را دست کم گرفتند و چنین به نظر می رسد ﺁنها تصور اشتباهی داشتند که فکر می کردند این دسته بندی ها مانند شخصیت های فیلم، کاملا مستقل هستند. و در عوض بسیاری از احساسات هستند که می توانند با هم تر کیب شوند.
دانشمندانی که تجارب احساسی را ابعادی مانند ارزش و برانگیختگی می دانستند، نیز تا حدی نظرشان درست بود. آنها در تردید بودند که مرز های سختی بین احساسات وجود دارد. در عوض، میبینیم که احساسات میتوانند با هم ترکیب شوند. اما ﺁنها در این فکر که تنها دو بعد، مانند ارزش و برانگیختگی، می تواند احساساتی را که مردم گزارش می دهند، توضیح دهد، اشتباه می کردند. این احساسات در واقع حداقل از 25 بعد مختلف ساخته شده اند.
گذشته از از الهام بخشیدن به فیلم های انیمیشنی مانند Inside Out، این تحقیقات به دلایلی مهم است. این یافته ها ممکن است بر چگونگی مطالعه دانشمندان درباره چیزهای مختلف، مانند اختلالات خلقی (اضطراب یا افسردگی)، نحوه تولید احساسات در مغز و طراحی ماشین آلاتی که واکنش مناسبی به نیازهای عاطفی ما نشان می دهند، تأثیر بگذارد.
دانشمندانی که اختلالات خلقی، مانند اضطراب و افسردگی را مطالعه می کنند، می توانند با استفاده از این تحقیق، طیف وسیعی از احساسات که این بیماران در زندگی روزمره احساس می کنند را درک کنند. ممکن است مشخص شود که دو بیمار مبتلا به یک بیماری، مانند افسردگی، الگوهای متفاوتی از احساسات را تجربه کنند و به انواع مختلف درمان پاسخ دهند.
دانشمندانی که چگونگی تولید احساسات در مغز را مطالعه می کنند، می توانند با استفاده از این تحقیق درک کنند که چگونه احساسات مختلف در مناطق مختلف مغز نشان داده می شود. به عنوان مثال، یک ناحیه مغزی که در احساسات به ویژه حالت ترس شناخته شده است، بادامه (آمیگدال) نامیده می شود که در واقع ساختار کوچکی است که در اعماق هر طرف مغز، بین گوش ها قرار دارد. آمیگدال به ما کمک میکند تا یاد بگیریم از چیزهای خطرناک بترسیم و بر براساس تجربیات گذشته ی خود به سرعت به ان ها پاسخ دهیم. دانشمندان مغز میتوانند بررسی کنند که ﺁیا بخشهای مختلف ﺁمیگدال در واکنشهای احساسی مرتبط به ترس، وحشت، ﺁرامش و تعجب مربوط میشوند، دخیل هستند. چنین مطالعاتی می تواند به ما کمک کند تا نقش مناطق مغزی مانند آمیگدال را در احساسات درک کنیم.
سرانجام ، دانشمندان و مهندسانی که ماشین هایی را تولید می کنند که با انسان تعامل دارند از جمله شبکه های اجتماعی ، موبایل ها، ماشینها و روباتهای خدمات مشتری که میتوانند از این تحقیق برای اطمینان از واکنش مناسب ماشینهایشان به احساسات ما استفاده کنند. این ماشینها میتوانند به ما ابزارهایی برای مقابله با احساسات منفی، مانند اضطراب و ترس، و ترویج احساسات مثبت، مانند ستایش و احترام دهند.