کتاب «بیداری در آلاسکا»، گزیدهای از کتاب «بیداریها» اثر اولیور سکس، پزشک متخصص مغز و اعصاب، است که در آن به بیماران مبتلا به بیماری خواب یا انسفالیت لتارژیک و سرگذشت حیرتانگیز آنها میپردازد. بخش دوم این کتاب، نمایشنامه «یک جور آلاسکا» است که هارولد پینتر، نمایشنامهنویس انگلیسی برنده جایزه نوبل ادبیات، بر اساس کتاب «بیداریها» نوشته است. این گزیده مقالات و نمایشنامه برای اولین بار و با نام «بیداری در آلاسکا» در ایران منتشر میشود.
«بیداریها» و «بیداری در آلاسکا»:
کتاب «بیداریها»، مهمترین اثر اولیور سکس، پزشک متخصص مغز و اعصاب است که به بیماران مبتلا به انسفالیت لتارژیک میپردازد. فیلمی نیز با همین نام بر اساس این کتاب ساخته شده است که با بازی درخشان رابرت دنیرو و رابین ویلیامز همراه بوده است و توجهات بسیاری به خود جلب کرده و برنده و نامزد بسیاری از جوایز (از جمله نامزد بهترین فیلم، بهترین بازیگر و بهترین فیلمنامه اقتباسی آکادمی اسکار) بوده است. انسفالیت لتارژیک، بیماریای بود که پس از جنگ جهانی اول اپیدمی و جهانگیر شد و بازماندگانش تا پایان عمر در خواب فرو رفتند. البته تعداد اندکی که شانس آن را داشتند که مورد آزمایش با داروی ال-دوپا قرار گیرند، برای دوره کوتاهی بیداری را تجربه کردند. بیداری در میانه سرمای بیماریشان: بیداری در آلاسکا. بیماران مبتلا با علائم گوناگونی روبرو بودند و در نهایت، در خوابی طولانی فرورفتند و به آسایشگاههای شبانهروزی سپرده شدند و با آنها همچون گیاهی که زندگی در او خفته است، رفتار میشد تا بالأخره با جادوی داروی ال-دوپا و کار بالینی اولیور سکس، بار دیگر برای مدتی کوتاه به زندگی بازگشتند و از اینکه چندین سال تا چند ده سال در خواب بودند، شگفتزده شدند. کتاب بیداریها با مجموعه مقالاتی به عنوان مقدمه آغاز میشود و سپس به معرفی تک تک بیماران مبتلا به انسفالیت لتارژیک که اولیور سکس به ایشان داروی ال-دوپا داده، میپردازد. در مقالات ابتدای کتاب بیداریها به خود بیماری خواب و ظهور غریبش، اپیدمی گسترده آن بعد از جنگ جهانی اول و دوم، علائم و نشانههای ابتدایی، سردرگمیها و کشف نهایی پاتولوژیست مشهور، دکتر فون اکونومو پرداخته میشود. در مقالات انتهای کتاب نیز برخی دیگر از مسائل نظیر الکتروانسفالوگرافی این بیماران و تغییرات آنها، داروی ال-دوپا و… بحث میشود. در این میان، فصول متعددی با عنوان اسامی بیماران وجود دارد که در آن اولیور سکس به معرفی ایشان، شرایطشان و بهبودشان میپردازد. در کتاب «بیداری در آلاسکا»، مترجمان تنها به مقالات مربوط به تاریخچه، ظهور، اپیدمی و علائم بیماری پرداختهاند تا شمای کلی ماجرا برای خوانندگان علاقهمند ترسیم شود و ابراز امیدواری کردهاند که به زودی متن کامل کتاب «بیداریها» که ارزشمندترین اثر اولیور سکس است، به فارسی ترجمه شود. لازم به ذکر است پیش از این از آثار الیور سکس تنها کتاب «مردی که زنش را با کلاه اشتباه گرفت / بانوی بیبدن» در ایران ترجمه شده بود.
نمایشنامه «یک جور آلاسکا »:
نمایشنامه «یک جور آلاسکا» سالها پس از انتشار کتاب بیداریها (که در سال 1973 منتشر شده بود) نوشته شده است. این نمایشنامه را هارولد پینتر، که از بزرگترین و شناختهشدهترین نمایشنامهنویسان معاصر جهان است بر اساس و تحتتأثیر کتاب بیداریها نوشته است و سپس آن را برای اولیور سکس نیز فرستاده است. اولیور سکس در مقدمه چاپهای بعدی کتاب بیداریها به آن اشاره میکند: «امسال من نمایشنامه فوق العادهای از هارولد پینتر دریافت کردم که بر اساس برداشتی از کتاب بیداریهای من نوشته شده بود». سکس اضافه میکند «این نمایشنامه در اکتبر به زیبایی در تئاتر ملی به نمایش در آمد. من و همه آنهایی که این نمایش را دیدهاند، احساس عجیب حضور در لحظه حیرتانگیز بیداری از بیماری خواب را تجربه کردهایم». این نمایشنامه کوتاه، سه شخصیت اصلی دارد. در ابتدای نمایش، زنی که بر تختی سفید دراز کشیده است، گویی برای اولین بار بعد از مدتها بیدار میشود. او دبورا نام دارد و از شرایط خود بیخبر است. فرد دیگری که در کنار او قرار دارد، مردی میانسال با کت و شلوار مشکی است که خود را پزشک او معرفی میکند و هورنبی نام دارد. این دو وارد دیالوگی میشوند که کم کم این حقیقت را بر دبورا آشکار میکند که او برای چندین سال در خوابی بوده است که از 16 سالگی و بر اثر بیماری خواب به او تحمیل شده بوده و در تمام این مدت، زندگی در کنار او در جریان بوده اما او گویی در سرمای آلاسکایی یخ زده بوده است … .
این نمایشنامه در انتهای کتاب «بیداری در آلاسکا» به انضمام قرار داده شده است تا بار انسانی و تلخ بیماری را به تصویر بکشد.
در ابتدای ترجمه کتاب بیداری در آلاسکا، مقدمه ارزشمندی از آقای دکتر عبدالرحمان نجلرحیم قرار دارد که با نگاهی عمیق، چیزی به اثر افزوده و مطالعه آن را برای مخاطب، دلنشینتر کردهاند. مقدمه که عنوان «فرصتی برای نورولوژی پدیدارشناختی» دارد و در پشت کتاب نیز قسمتی از آن قرار داده شده است، حاکی از همین نگاه است: «آنچه در تجربیات پزشکی و نورولوژیک اولیور سکس مهم بود، نحوه مصرف دارو و درمان بیماران مبتلا به مرض خواب نبود، بلکه افزودن نگاه انسانی، پدیدارشناختی، هستیشناختی و به قول خودش استفاده از پزشکی اگزیستانس (وجودی) در برخورد و درمان با این بیماران بود». کتاب بیداری در آلاسکا، کتابی است که میان پزشکی و هنر ارتباط برقرار میکند. کتابی که میان علوم اعصاب و هنر ارتباط برقرار میکند. رویکردی انسانی به بیماری که هویت انسان را نشانه گرفته بود و اکنون ناپدید شده است، روایتی شگفتآور است که هر کسی را میتواند به نحوی به خود مشغول کند. این کتاب مخصوصا به علاقهمندان به هنر و هنرمندان، به پزشکان و فیلسوفان و در نهایت تمام افرادی که هویت انسانی، بیماریها و زندگی برایشان جذاب است، توصیه میشود. این کتاب توسط امیرحسین کریمیپناه و هادی کلانترمعتمدی، دانشجویان پزشکی دانشگاه علومپزشکی ایران گزینش و ترجمه شده است. مقدمه آن توسط دکتر عبدالرحمان نجلرحیم نگاشته و اثر توسط نشر انسان به چاپ رسیده است و در اپلیکیشن کتابخوان طاقچه نیز قابل دسترسی است.
جملاتی از کتاب:
افرادی که دچار بیماری شدند ولی از حملهی خوابآلودگی/بیخوابی شدید آن جان سالم به در بردند، اکثراً از بازگشت به زنده بودنِ حقیقی خود، بازماندند. آنان هشیار و آگاه بودند هرچند کاملاً بیدار نبودند؛ میتوانستند بدون حرکت و بدون صحبت برای تمام روز در صندلیهایشان بنشینند در حالی که هیچگونه انرژی، انگیزه، ابتکار عمل، حرکت، اشتها، علاقه یا آرزویی نداشتند. آنان آن چیزی که برایشان رخ میداد را بدون توجهِ فعال و با بیتفاوتی کامل، ثبت میکردند. آنان احساس زنده بودن را نه درک میکردند و نه به همراه داشتند؛ آنان شبحوار و چون زامبی منفعل بوند و چنین بود که فون اکونومو آنان را با آتشفشانهای خاموش قیاس میکرد. چنین بیمارانی در زبان عصبشناسی، اختلالهای منفی را نشان میدادند که در واقع همان نداشتن هیچگونه رفتاری بود. آنان از منظر هستیشناختی مرده بودند، تعلیق شده بودند یا خوابیده بودند. در انتظار بیداری، بیداریای که پنجاه سال بعد -هرچند برای کسر کوچکی از آنان که زنده مانده بودند- رخ داد!
منبع: مجله مغز و شناخت، شماره 14، تابستان 1399